انجمن پژوهشی حوزه علمیه الزهراء سلام الله علیها سطح 3 خواهران تبریز
 
 


آبان 1395
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          





جستجو




رتبه

     



    موضوع انجمن: علوم قرآن- تاریخ قرآن

    منبع مطالعاتی: تاریخ قرآن آیت الله معرفت

    تاریخ تشکیل جلسه: 18/08/95

    محدوده بحث: نزول قرآن

    استاد محترم: جناب آقای دکتر اسماعیل دخیلی

    تعداد اعضاء: 9نفر

     

     

    محدوده بحث: نزول قرآن


    چکیده ی بحث: بررسی معنایی واژگان پرتاب، سقوط، فرق، إرسال، نزول، تنزیل


    پرتاب: انرژی دادن به چیزی در افتادن آن؛ فرستادن همراه با إعمال انرژی
    سقوط: افتادن خارج از کنترل؛ فرستادن بدون کنترل در افتادن آن
    فرق: جدا کردن و دسته بندی؛ در مئرد قرآن صادق است و مقدمه نزول قرآن است. قرآن یک چیز واحد بوده که خدا آن را دسته بندی و تبدیل به سوره و آیه کرده است.
    إرسال: تغییری در شیء ارسالی ایجاد نمی گردد و صرفا مکان در ارسال و دریافت تغییر می کند.؛ فرستادن بدون تغییر. إرسال در مورد رسالت پیامبران صادق بوده است و در وجودشان تغییری صورت نگرفته است.
    نزول: فرستادن همراه با تغییر است. مثل نزول باران که بخار تبدیل به آب می شود. نزول در همه حال به طور کامل تحت کنترل فرستنده اش است مثل نزول قرآن که ” حبل ممدود من السماء إلی العبد” طنابی که یک سرش دست خداست و از کنترل او خارج نمی شود.
    تنزیل: همان مفهوم نزول است و در مورد قرآن صادق است.

    نوشته شده توسط: سرکار خانم نسرین نقدی، طلبه سطح 3 تفسیر ورودی

    موضوعات: سیرمطالعاتی تفسیر و علوم قرآن  لینک ثابت
    [چهارشنبه 1395-08-26] [ 01:18:00 ب.ظ ]




    موضوع انجمن: علوم قرآن- تاریخ قرآن

    منبع مطالعاتی: تاریخ قرآن آیت الله معرفت

    تاریخ تشکیل جلسه: 95/08/11

    محدوده بحث: نفوذ شیطان در قوه خیال

    استاد محترم: جناب آقای دکتر اسماعیل دخیلی

    تعداد اعضاء: 9نفر

     

    محدوده بحث: نفوذ شیطان در قوه خیال


    چکیده ی بحث:


    شطح به معنای حرکت است. وقتی ذهن به شدت فعال می گردد و قوه خیال به رشد می رسد، این حالت درونی فعال می شود. معمولا این شطحیات به شعراء و افرادی که قوه خیال خود را تقویت کرده اند وارد می شود. حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه شطح گویی را نقصان در سیر و سلوک یک سالک می دانند و راه عبور سالم از قوه خیال و راهیابی به تکامل و سیر و سلوک را در داشتن استادی همراه، می دانند. زیرا باید کسی باشد که دست سالک را بگیرد و از این مرحله شطح عبور دهد؛ این اساتید هم حضرات معصومین علیهم السلام هستند و در غیاب ایشان کسی که به نوعی از معصوم یاد گرفته باشد.
    در این صورت هست که قوه خیال رشد کرده و به عنوان نردبانی برای تکامل سیر و سلوک، یک دارایی محسوب می شود. انسان با تلاش و سیر و سلوک می تواند از عقل صرف(هیولانی) عبور کرده و به عقل پیشرفته به نام عقل مستفاد برسد.
    توضیح اینکه قوه عقل ابتدا از عقل هیولانی شروع می شود. و حالت بالقوه دارد.
    مرحله دوم عقل، عقل بالملکه نام داردکه انسان میتواند از معلومات مجهولات خود را کشف کند.
    مرحله سوم: عقل بالفعل، تکامل عقل انسان است.
    مرحله چهارم: عقل مستفاد که انسان های کامل به این سطح می رسند و می توانند با فرشتگان که عقل فعال نام دارند ارتباط برقرار نمایند.

    نوشته شده توسط: سرکار خانم نسرین نقدی، طلبه سطح 3 تفسیر ورودی 95

    موضوعات: سیرمطالعاتی تفسیر و علوم قرآن  لینک ثابت
     [ 12:34:00 ب.ظ ]




    موضوع انجمن: علوم قرآن- تاریخ قرآن

    منبع مطالعاتی: تاریخ قرآن آیت الله معرفت

    تاریخ تشکیل جلسه: 95/08/04

    محدوده بحث: افسانه غرانیق

    استاد محترم: جناب آقای دکتر اسماعیل دخیلی

    تعداد اعضاء: 9نفر

     

    محدوده بحث: افسانه غرانیق


    چکیده ی بحث:


    در افسانه غرانیق ادعا شده است در هنگام نزول آیات نخستین سوره مبارکه نجم شیطان در وحی دخل و تصرف کرده و این آیات شیطانی را داخل کرده است: ” تِلکَ الغرانیقُ العُلی و إِنّ شَفاعتَهنَّ لَتُرجی". سلمان رشدی این آیات شیطانی را از طبری نقل کرده، طبری هم از فردی به نام عبدالله بن سبا نقل کرده است. در بررسی رجالی فردی به نام عبدالله بن سبا وجود خارجی نداشته است.
    در ترجمه سوره نجم نکاتی هست که باید مورد توجه قرار گیرد:

    • خدای متعال می فرماید : این هم صحبت شما سرگشته و گمراه نشده( ضلّ:بیراه، غوی: گمراه) و از روی هوا سخن نمی گوید. این سخنان فقط وحیی است که بر او نازل می شود.
    • ” علّمه شدید القوی": فاعل علّم خود خدای سبحان است، نه حضرت جبرئیل زیرا به قرینه صفت شدید در قرآن و در دعای رجب به طور قطع فهمیده می شود که صفت شدید صفت خاص خداست نه جبرئیلذو مرّه فاستوی: معنی ذومرّه: خرد استوار و اندیشه ای وارسته، تیز هوشی و پختگی اندیشه، رأی و عقل کامل؛ که این صفت خداست. معنی استوی: با تمام مشتقاتش در مورد غیر خدا بکار نمی رود.
    • راز سجده دار بودن سوره مبارکه نجم همین است که وحی بین خدا و رسول اوست.
    • ” افرأیتم اللات و العزی": بت پرستان صفات خدا را مؤنث کرده و به بت ها نسبت می دادند: مؤنث اله: لات، مؤنث عزیز: عزّی، مؤنث منان: مناه

     

    نتیجه بحث:
    جایگاه وحی عقل است و پیامبر موجودی عقلانی است. در قوه عقل راهی برای تصرف شیطان نیست. زیرا شیطان موجودی خیالی است و عقلانی نیست؛ ازین روی راه نفوذ شیطان در قوه خیال فقط می تواند باشد.
    یکی از مراحل رشد قوه خیال شهود است و این شهود می تواند شهود حق باشد یا شهود باطل؛ به عنوان مثال آقای محمد علی باب که کتاب هزار صفحه ای أقدس در عرض سه شب در مکانی بسته و به تنهایی به نگارش در آورد ادعا کرد وحی است در حالی که این شهودات جایگاهش خیال بوده است و از شطحیات است.

    نوشته شده توسط: سرکار خانم نسرین نقدی، طلبه سطح 3 تفسیر ورودی 95

    موضوعات: سیرمطالعاتی تفسیر و علوم قرآن  لینک ثابت
    [چهارشنبه 1395-08-19] [ 12:17:00 ب.ظ ]




     

    موضوع انجمن: علوم قرآن- تاریخ قرآن

    منبع مطالعاتی: تاریخ قرآن آیت الله معرفت

    تاریخ تشکیل جلسه: 95/07/27

    محدوده بحث: ازص 1، ابتدای مقدمه، تا ص 22

    استاد محترم: آقای دکتر اسماعیل دخیلی

    تعداد اعضاء: 9نفر

     

    محدوده بحث:

    پدیده وحی، وحی در لغت، وحی در قرآن، اقسام وحی، امکان وحی، کیفیت نزول


    چکیده ی بحث:

    در عصر کهن تاریخ صرفا از آن سیاستمداران بوده است. در عصر حاضر هر چیزی تاریخی دارد از جمله تاریخ قرآن
    معنای واژه وحی: اشارت، سخن پوشیده، شتاب و عجله
    تعریف وحی و توضیح مبانی آن: وحی یعنی اشاره سریع پنهانی
    اشاره: ابتدائا وحی با این واژه های بشری نبوده است؛ بلکه پیامبر ص آن را به واژه های بشری در آورده اند؛ مثل رادیو که امواج را گرفته و به ما صدا تحویل می دهد. بدون کم و کاست.
    سریع: خیلی سریع وحی به قلب پذیرای پیامبر ص منتقل می شود و مثل انتقال اطلاعات در دنیای ما نبوده است که طول بکشد؛ بلکه مثل رایانه کل اطلاعات را از یک فایل به فایل دیگر منتقل می کند.
    پنهانی: حضرت جیرئیل علیه السلام وقتی در جمع به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم وحی نازل می کردند غیر از قلب پذیرای حضرت کسی متوجه وحی نمی شد.

    نوشته شده توسط: سرکار خانم نسرین نقدی، طلبه سطح 3 تفسیر ورودی 95

    موضوعات: سیرمطالعاتی تفسیر و علوم قرآن  لینک ثابت
    [سه شنبه 1395-08-18] [ 09:37:00 ق.ظ ]